جامعه بهائی همیشه در طول این سی و چند سال مورد ظلم ستم وحشتناکی بوده ولی شاید یک چرای؟ بزرگ در ذهن من و شما بدون جواب بماند. چرا ایینی که صلح وهمزیستی مسالمت امیزاز انسانها پایه ی فکری اش است و به وحدت همه ادیان الهی اعتقاد دارد باید زیر چنین فشارهای بی رحمانه باشد.
پسرخاله عطاءالله رضوانی، شهروند بهایی کشتهشده به دویچهوله میگوید او
بسیار محبوب بود و مردم بندرعباس از مسلمان و غیرمسلمان با او رابطه خوبی
داشتند. به گفته وی این مسئله باعث حساس شدن وزارت اطلاعات روی این فرد شده
بود.
عطاءالله رضوانی، بهایی ۵۴ ساله، پدر دو فرزند ۲۰ و ۱۵ ساله، صاحب یک شرکت
خصوصی فروش پمپ آب، شنبه شب، دوم شهریور (۲۴ اوت) در شهر بندرعباس به قتل
رسید.آقای رضوانی به عادت معمول، شنبه شب برای سر زدن به منزل یکی از دوستانش که در خارج کشور است به خانه او میرود و با کارگر او صحبت میکند. زمانی که آقای رضوانی در آن محل بوده، شخصی با تلفن همراهش تماس میگیرد و مدتی طولانی با او حرف میزند. عطاالله رضوانی پس از این مکالمه تلفنی و بعد از ترک محل کشته میشود.
او که در اوایل انقلاب دانشجوی رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه علم و صنعت بود، پس از انقلاب فرهنگی به دلیل بهایی بودن از دانشگاه اخراج شد و دیگر هرگز به او اجازه اتمام تحصیلاتش داده نشد.
پسرخاله او "نوید اقدسی" درباره شخصیت آقای رضوانی به دویچهوله میگوید: «بدون هیچ پیشداوری شریف بودنشان و محبوببودنشان هم در بین بهاییهای شهر بندرعباس و هم در بین غیربهاییهای این شهر زبانزد بود. یعنی اصلاً مسلمان، سنی، شیعه، فرقی نمیکند. ایشان با همه رفتار بسیار دوستانه و محبتآمیز داشت و بسیارهم سرشناس بود. کارهای بهاییهای بندرعباس خیلی به ایشان ارجاع میشده، به صورت خودجوش. یعنی فرضاً یک بهایی کاری داشته، مثلاً مشکل مالی یا مشکل خانوادگی داشته، ایشان کارهایش را رفع و رجوع میکرد».
http://dw.de/p/19XEl
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر