۱۲/۲۵/۱۳۹۲
زخمی شدن سه بهایی در ایران
۱۸ بهمن ۱۳۹۲ (۷ فوریه ۲۰۱۴)
هر سه – شوهر، زن و دختر- زنده ماندهاند اما در حال حاضر تحت مراقبتهای شدید در بیمارستانی در نزدیکی همان منطقه به سر میبرند.
بر اساس گزارشها از ایران، ضارب – که صورت خود را با نقاب پوشانده بوده – حدود ساعت ۸ شب وارد منزل قدرتالله مودی و همسرش، طوبا سبزهجو، شده است.
او به سرعت با چاقو یا وسیلهی تیز دیگری به آقای مودی و همسر و دخترشان حملهور شده، و هر سهی آنان را به شدت زخمی میکند.
آقای مودی از ناحیهی شکم و پهلو، و خانم سبزهجو از ناحیهی گردن مجروح و هر دو به علت خونریزی شدید بیهوش شدند.
اما دخترشان، با وجود آنکه به شدت زخمی شده بود توانست با پلیس تماس بگیرد و هر سه به بیمارستان انتقال پیدا کردند، و همچنان در آنجا تحت مراقبتهای جدی قرار دارند.
دیان علایی، نمایندهی جامعهی جهانی بهایی در سازمان ملل در ژنو، گفت: «به نظر میرسد تنها هدف ضارب، کشتن سه بهایی بیگناه در منزلشان بوده است.»
«هیچ شکی نیست که این جرم، به معنای دقیق کلمه، انگیزههای مذهبی داشته است. آقای مودی به عنوان يکی از افراد سرشناس در جامعهی بهایی بیرجند شناخته شده است.»
«ما بیش از هر چیز نگران سلامتی خانوادهی مودی هستیم. اما در عین حال خواهان آن هستیم که مسئولین در ایران، بلافاصله تحقیق دربارهی این جرم را آغاز کنند و مرتکب آن را به دست عدالت بسپارند.»
«واقعیت غمانگیز این است که از سال ۲۰۰۵ تاکنون، بیش از پنجاه مورد حملهی فیزیکی علیه بهائیان ایران صورت گرفته است، و هیچ یک از ضاربین تحت تعقیب قضایی واقع نشده و به هیچ شکل دیگری نیز به عدالت تسلیم نگردیدهاند. در طی همین دوره، حداقل نه بهایی تحت شرایط مشکوکی به قتل رسیدهاند، و قاتلین نیز از مجازات مصون ماندهاند.»
«به طور مثال، اخیرا یک بهایی در بندرعباس به قتل رسید، و پلیس هنوز کسی را به عنوان مجرم دستگیر نکرده است. آقای عطاالله رضوانی، که او نیز از رهبران جامعهی بهایی محلهی خود در بندرعباس بود، در اتومبیل خود به ضرب گلولهای در سر، در روز ۲۴ آگست ۲۰۱۳ به قتل رسید.»
«اگر ادعای دولت جدید حسن روحانی صادقانه است که در دولت او تمام شهروندان ایرانی از حقوقی برابر برخوردار خواهند بود، پس این اتفاق باید بسیار جدی تلقی شود، و جستجو برای یافتن مردی که خانوادهی مودی را مورد حمله قرار داده بلافاصله آغاز شود.»
دیان علایی افزود: «آنچه دلگرمکننده است این است که ایرانیان غیربهایی، یک بار دیگر نگرانی عمیق خود برای بهائیان و حمایت خویش از آنان را در گزارشهای متعدد آنلاین نشان دادهاند و خواستار رفتاری عادلانه با آنها شدهاند.»
۹/۰۴/۱۳۹۲
کتابهای بهائی
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پنج سال بیدادگری
شش تن از هفت مدیر بهائی در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۷ (۱۴ مه
۲۰۰۸) طیّ مجموعهای از یورشهای بامدادی در تهران دستگیر شدند. هفتمین نفر
دو ماه پیش از آن در ۱۵ اسفند ۱۳۸۶ (۵ مارس ۲۰۰۸) بازداشت شده بود.
این هفت نفر به اسامی فریبا کمال آبادی، جمال الدین
خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضائی، مهوش ثابت، بهروز توکلی و وحید تیزفهم –
از زمان دستگیریشان با یک روند قضائی به کلی ناقص که الزامات بینالمللی
حقوق بشر و حمایتهای حقوقی را کاملاً نادیده میگیرد، مواجه بودهاند.
در اوّلین سال بازداشت، اتهامات وارده به ایشان اعلام
نشد و تقریباً دسترسی به هیچ وکیلی نداشتند. محاکمۀ آنها که طی یک دورۀ
چند ماهه در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ (۲۰۱۰) انجام شد و در مجموع فقط شش روز
طول کشید، به شکلی غیر قانونی به صورت غیرعلنی و بر اساس شواهدی که وجود
خارجی نداشتند برگزار شد و حاکی از نهایت تعصب دادستانها و قاضیان بود.
مهناز پراکند، یکی از وکلای این هفت زندانی گفت:
«کیفرخواست صادره علیه موکلان ما… بیشتر به یک بیانیه سیاسی شبیه بود تا یک
کیفرخواست حقوقی. یک متن ۵۰ صفحهای… کیفرخواستی سراسر توهین و تحقیر در
حق بهاییان ایران و به ویژه موکلین ما. متنی بسیار کلی و فاقد هرگونه دلیل
اثباتی».
در حال حاضر این هفت نفر در دو زندان از بدنامترین
زندانهای ایران شرایط سختی را تحمل میکنند. پنج مرد در زندان گوهر دشت
کرج، که به شلوغی بیش از حد، نبود بهداشت و محیط خطرناکش مشهور است، زندانی
هستند. دو زن هم چنان در زندان بدنام اوین تهران نگهداری میشوند.
در اسفند ماه ۱۳۹۱(مارس ۲۰۱۳)، بازرس ویژه سازمان
ملل در مورد حقوق بشر در ایران با ذکر اینکه بهائیان ایران «به طور
سیستماتیک از طیف وسیعی از حقوق اجتماعی و اقتصادی محروم هستند» خواستار
آزادی فوری این هفت نفر گردید.
این وب سایت قصد دارد مردم خیرخواه سراسر جهان را
ترغیب نماید تا در حمایت از این فراخوان، صدای خود را بلند نموده، از دولت
ایران بخواهند به تعهدات بینالمللی خود پایبند باشد و همچنین خواستار
آزادی فوری این هفت نفر- و بیش از صد تن از هم مسلکان آنها و تعداد بی
شماری از دیگر زندانیان عقیدتی – شده و اقدامات دیگری را جهت پایان دادن به
آزار و اذیت مذهبی در ایران اتخاذ نمایند.
از سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹) تاکنون، بیش از ۲۰۰ بهائی اعدام
گردیده، صدها تن دیگر زندانی و شکنجه شدهاند، دهها هزار نفر از حق
اشتغال، تحصیل، آزادی عبادت و سایر حقوق محروم گشتهاند- همۀ این آزارها
صرفاً به این علت صورت گرفته که مذهب آنها «فرقۀ ضاله» معرفی گردیده است.
این آزار و اذیت در سالهای اخیر شدت بی سابقهای
گرفته است. از سال (۲۰۰۵) تا کنون، بیش از ۶۶۰ بهائی دستگیر شدهاند و تا
ماه فروردین 1392 (مارس ۲۰۱۳)، حد اقل ۱۱۵ بهائی، از جمله این هفت نفر به
نا حق زندانی بودهاند.
افزایش بازداشتها با موج فزایندهای از خشونت علیه
بهائیان همراه بوده است که با حوادثی نظیر حملات آتش افروزی، شعار نویسی
های ضد بهائی، سخنرانیهای نفرت برانگیز، هتک حرمت به گورستانهای بهائی و
ضرب و شتم کودکان دبستانی مشخص میگردد.
آزار و اذیت بهائیان ایران از گهواره تا گور ادامه
دارد. نوزادان بهائی همراه با مادران خود زندانی میشوند. کودکان بهائی در
مدارس ابتدائی و متوسطه، مکرراً توسط معلمین مورد آزار و اذیت و توهین قرار
میگیرند. جوانان از حق دسترسی به آموزش عالی محرومند. بزرگسالان از
داشتن مشاغل دولتی منع شدهاند و عملاً در سایر بخشهای اقتصادی مورد تبعیض
قرار میگیرند. ازدواج بهائیان به رسمیت شناخته نمیشود و افراد مسن از
دریافت حقوق بازنشستگی ممنوعند. این تبعیض همه جانبه و تمام عیار حتی پس از
مرگ هم ادامه دارد: بهائیان از حق کفن و دفن مناسب محرومند و آتش افروزی و
تخریب گورستانهای بهائی که پیگرد قانونی نمیشوند، آزار و اذیت بهائیان
را تا فراتر از مرگ ادامه میدهد.۷/۱۲/۱۳۹۲
رئیس جمهور جدید جمهوری اسلامی
سلام دوستان روی کار امدن رئیس جمهور جدید
جمهوری اسلامی از نمونه داستانهای است که همیشه در جمهوری اسلامی تکرار میشود و ما
را به خواب میبرد عده ی به ظاهر روشن فکر چند وقتی است احساس شادی و سبک بالی
زیادی میکنند و در همه جا از رسانهای فارسی زبان گرفته تا انگلیسی زبان
عربی...درحال ژست گرفتن هستند که رئیس جمهور جدید ایران صلح طلب و اعتدال گراست
وما همچنان چیزی حس نمیکنیم.
ولی چیزی که ما میبینیم بیشتر از یک فریب نیست
واین در حالی است که همه نگاها حول محور انرژی هسته ای میچرخد واین به ظاهر روشن
فکران کوچکترن اشاره ای به وضعیت حقوق بشر وحقوق ملت نمیکنند در بین کشورهای خارجی
هم همین ضعف وجود دارد ولی به هر حال انها به دنبال منافع ملی خود هستند ولی ما به
دنبال چه هستیم؟ که برای روی کار امدن این جانی کهنه کار جشن بگیریم من امیدوارم
که وضعیت مردم ایران بهتر بشود ولی به نظرم تا زمانی که این رژیم وجود دارد بهبودی
در زندگی ایرانیان نخواهیم دید .
ابراز نگرانی سازمان بین المللی کار از سرکوب اقتصادی بهائیان در ایران
ژنو – سازمان بین المللی کار (ILO) از ادامۀ تبعیض اقتصادی و آموزشی علیه بهائیان در ایران ابراز «نگرانی عمیق» کرده است.
در اين مورد یک کمیتۀ سازمان کار، که مسئولیت نظارت بر تأمین حق عدم تبعیض در استخدام و اشتغال در سطح جهان را بر عهده دارد، گفت مورد بهائیان ایران به خاطر «تبعیض روشمند» از سوی حکومت «به طور ویژه ای جدّی» باقی مانده است.
دیان علائی، نمایندۀ جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل متحد در ژنو، گفت: «سازمان بین المللی کار هیئتی سه جانبه است که نمایندگانی از حکومت ها، کارگران و کارفرمایان سراسر دنیا در آن عضویت دارند. به همين خاطر گزارش کمیته که در تیر ماه (اواخر ژوئن) منتشر شد، اهمیت ویژه ای دارد، زیرا نمایان گر نظر نه تنها حکومت ها، بلکه کارگران و کارفرمایان است. این که سازمان کار به موج ابراز نگرانی بین المللی از ادامۀ تبعیض علیه بهائیان ایران در محل کار و آموزش پیوسته، نشانۀ مهمی در برداشت جهانی از اين مسأله است.»
خانم علائی گفت: «در حقیقت، ایران نه تنها از پیشرفت در رفع تبعیض باز مانده، بلکه وضعیت بدتر شده است. از دی ماه گذشته (ژانویۀ امسال)، تعداد مغازه¬های تعطیل یا لغو جواز شدۀ متعلق به بهائیان افزایش چشم گیری داشته است.»
خانم علائی گفت برای مثال در اواخر سال گذشته، حدود ۳۲ مغازه متعلق به بهائیان در همدان تعطیل شد و در اسفند ماه گذشته (اواخر فوریه) همۀ مغازه داران آن شهر، به استثنای دو مورد، از سوی مقامات برای بازجوئی احضار شدند. بعداً مغازه های بسیاری از آنها تعطیل شد.
خانم علائی گفت: «یک مغازۀ بهائی در همدان، به خاطر آن که گرداننده اش از باز کردن مغازه در روزهای مقدس بهائی سر باز زد، تعطیل شد. وقتی او شروع به فروختن کالا از وانت خود کرد، وانت را هم توقیف کردند. محل سکونت او نیز مورد یورش قرار گرفت و حساب بانکی اش بسته شد. انواع تبعیضها از اين نوع علیه بهائیان در سراسر ایران رخ می-دهد.»
خانم علائی گفت تبعیض در آموزش عالی نیز علیه بهائیان ایران ادامه دارد و اشاره کرد که این تبعیض به مدارس فنی و حرفه ای نیز که در حوزۀ نظارت سازمان کار قرار می گیرند، تعمیم يافته است.
خانم علائی با اشاره به یادداشتی محرمانه که حکومت در سال ۱۳۸۵ (۲۰۰۶) صادر کرده بود، گفت: «تعدادی از مدارس فنی و حرفه ای در میان ۸۱ دانشگاه ایرانی قرار داشتند که در سال ۱۳۸۵ (۲۰۰۶) به طور ویژه به آنها دستور داده شد هر دانشجویی را که بهائی بودنش آشکار شود اخراج کنند.»
کمیتۀ سازمان بین المللی کار در نتيجهگيری اين گزارش از «حکومت» ایران خواسته است «برای مبارزه با تبعیض علیه اقلیت های قومی و اقلیت های دینی غیررسمی به ویژه بهائیان اقدام قاطع به عمل آورد.»
در اين گزارش از نمایندگان کارگران، کارفرمایان و حکومت ها نیز در زمینۀ وضعیت ایران نقل قول هائی شده است. اينگونه نظرها بدون نام ذکر شده تا استقلال کمیته در برابر اعمال فشار از سوی حکومت ها تضمین شود.»
در گزارش آمده: «اعضای کارگری بیان داشتند که با وجود بررسی های متعدد این پرونده، هیچ پیشرفت واقعی در اجرای میثاق انجام نشده است. ناتوانی حکومت از لغو حتی آشکار ترین قوانین و مقررات تبعیض آمیز عمیقاً تأسف برانگیز است.»
بنا بر این گزارش، اعضای کارگری هم چنین پیشنهاد کردند که هر چه زودتر یک مأمور عالی رتبه برای بازدید از کشور، با هدف حقیقت یابی و وضع یک برنامۀ اقدام زمان بندی شده برای تضمین پای بندی به میثاق، فرستاده شود.
اعضای کارفرما نیز خواستار آن شدند که «حکومت گام های روشنی در جهت تضمین حمایت فراگیر علیه تبعیض مستقیم و غیرمستقیم در همۀ عناوین برشمرده شده در میثاق بردارد.»
از چندین حکومت، از جمله اتحادیۀ اروپا و کانادا، نیز در گزارش نقل قول شده است.
برای مثال نمایندۀ دولت کانادا گفت اقلیت های دینی با تبعیض دائمی و فراگیر روبرو هستند.
بنا به این گزارش، نمایندۀ دولتی کانادا در سازمان گفت: «پیروان آئین بهائی در دسترسی به آموزش، دانشگاه و اشتغال در بخش دولتی مورد تبعیض هستند؛ آنها از مالکیت، استخدام و آموزش محروم
شده اند. این که حکومت عليرغم تقاضاهای مکرر کمیته برای ایجاد تغییر، هم چنان از رعایت وظایفی که به موجب میثاق دارد بازمانده، حاکی از عدم جدیت و حسن نیت است.
در اين مورد یک کمیتۀ سازمان کار، که مسئولیت نظارت بر تأمین حق عدم تبعیض در استخدام و اشتغال در سطح جهان را بر عهده دارد، گفت مورد بهائیان ایران به خاطر «تبعیض روشمند» از سوی حکومت «به طور ویژه ای جدّی» باقی مانده است.
دیان علائی، نمایندۀ جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل متحد در ژنو، گفت: «سازمان بین المللی کار هیئتی سه جانبه است که نمایندگانی از حکومت ها، کارگران و کارفرمایان سراسر دنیا در آن عضویت دارند. به همين خاطر گزارش کمیته که در تیر ماه (اواخر ژوئن) منتشر شد، اهمیت ویژه ای دارد، زیرا نمایان گر نظر نه تنها حکومت ها، بلکه کارگران و کارفرمایان است. این که سازمان کار به موج ابراز نگرانی بین المللی از ادامۀ تبعیض علیه بهائیان ایران در محل کار و آموزش پیوسته، نشانۀ مهمی در برداشت جهانی از اين مسأله است.»
خانم علائی گفت: «در حقیقت، ایران نه تنها از پیشرفت در رفع تبعیض باز مانده، بلکه وضعیت بدتر شده است. از دی ماه گذشته (ژانویۀ امسال)، تعداد مغازه¬های تعطیل یا لغو جواز شدۀ متعلق به بهائیان افزایش چشم گیری داشته است.»
خانم علائی گفت برای مثال در اواخر سال گذشته، حدود ۳۲ مغازه متعلق به بهائیان در همدان تعطیل شد و در اسفند ماه گذشته (اواخر فوریه) همۀ مغازه داران آن شهر، به استثنای دو مورد، از سوی مقامات برای بازجوئی احضار شدند. بعداً مغازه های بسیاری از آنها تعطیل شد.
خانم علائی گفت: «یک مغازۀ بهائی در همدان، به خاطر آن که گرداننده اش از باز کردن مغازه در روزهای مقدس بهائی سر باز زد، تعطیل شد. وقتی او شروع به فروختن کالا از وانت خود کرد، وانت را هم توقیف کردند. محل سکونت او نیز مورد یورش قرار گرفت و حساب بانکی اش بسته شد. انواع تبعیضها از اين نوع علیه بهائیان در سراسر ایران رخ می-دهد.»
خانم علائی گفت تبعیض در آموزش عالی نیز علیه بهائیان ایران ادامه دارد و اشاره کرد که این تبعیض به مدارس فنی و حرفه ای نیز که در حوزۀ نظارت سازمان کار قرار می گیرند، تعمیم يافته است.
خانم علائی با اشاره به یادداشتی محرمانه که حکومت در سال ۱۳۸۵ (۲۰۰۶) صادر کرده بود، گفت: «تعدادی از مدارس فنی و حرفه ای در میان ۸۱ دانشگاه ایرانی قرار داشتند که در سال ۱۳۸۵ (۲۰۰۶) به طور ویژه به آنها دستور داده شد هر دانشجویی را که بهائی بودنش آشکار شود اخراج کنند.»
کمیتۀ سازمان بین المللی کار در نتيجهگيری اين گزارش از «حکومت» ایران خواسته است «برای مبارزه با تبعیض علیه اقلیت های قومی و اقلیت های دینی غیررسمی به ویژه بهائیان اقدام قاطع به عمل آورد.»
در اين گزارش از نمایندگان کارگران، کارفرمایان و حکومت ها نیز در زمینۀ وضعیت ایران نقل قول هائی شده است. اينگونه نظرها بدون نام ذکر شده تا استقلال کمیته در برابر اعمال فشار از سوی حکومت ها تضمین شود.»
در گزارش آمده: «اعضای کارگری بیان داشتند که با وجود بررسی های متعدد این پرونده، هیچ پیشرفت واقعی در اجرای میثاق انجام نشده است. ناتوانی حکومت از لغو حتی آشکار ترین قوانین و مقررات تبعیض آمیز عمیقاً تأسف برانگیز است.»
بنا بر این گزارش، اعضای کارگری هم چنین پیشنهاد کردند که هر چه زودتر یک مأمور عالی رتبه برای بازدید از کشور، با هدف حقیقت یابی و وضع یک برنامۀ اقدام زمان بندی شده برای تضمین پای بندی به میثاق، فرستاده شود.
اعضای کارفرما نیز خواستار آن شدند که «حکومت گام های روشنی در جهت تضمین حمایت فراگیر علیه تبعیض مستقیم و غیرمستقیم در همۀ عناوین برشمرده شده در میثاق بردارد.»
از چندین حکومت، از جمله اتحادیۀ اروپا و کانادا، نیز در گزارش نقل قول شده است.
برای مثال نمایندۀ دولت کانادا گفت اقلیت های دینی با تبعیض دائمی و فراگیر روبرو هستند.
بنا به این گزارش، نمایندۀ دولتی کانادا در سازمان گفت: «پیروان آئین بهائی در دسترسی به آموزش، دانشگاه و اشتغال در بخش دولتی مورد تبعیض هستند؛ آنها از مالکیت، استخدام و آموزش محروم
شده اند. این که حکومت عليرغم تقاضاهای مکرر کمیته برای ایجاد تغییر، هم چنان از رعایت وظایفی که به موجب میثاق دارد بازمانده، حاکی از عدم جدیت و حسن نیت است.
۶/۰۸/۱۳۹۲
ترور عطاءالله رضوانی
جامعه بهائی همیشه در طول این سی و چند سال مورد ظلم ستم وحشتناکی بوده ولی شاید یک چرای؟ بزرگ در ذهن من و شما بدون جواب بماند. چرا ایینی که صلح وهمزیستی مسالمت امیزاز انسانها پایه ی فکری اش است و به وحدت همه ادیان الهی اعتقاد دارد باید زیر چنین فشارهای بی رحمانه باشد.
پسرخاله عطاءالله رضوانی، شهروند بهایی کشتهشده به دویچهوله میگوید او
بسیار محبوب بود و مردم بندرعباس از مسلمان و غیرمسلمان با او رابطه خوبی
داشتند. به گفته وی این مسئله باعث حساس شدن وزارت اطلاعات روی این فرد شده
بود.
عطاءالله رضوانی، بهایی ۵۴ ساله، پدر دو فرزند ۲۰ و ۱۵ ساله، صاحب یک شرکت
خصوصی فروش پمپ آب، شنبه شب، دوم شهریور (۲۴ اوت) در شهر بندرعباس به قتل
رسید.آقای رضوانی به عادت معمول، شنبه شب برای سر زدن به منزل یکی از دوستانش که در خارج کشور است به خانه او میرود و با کارگر او صحبت میکند. زمانی که آقای رضوانی در آن محل بوده، شخصی با تلفن همراهش تماس میگیرد و مدتی طولانی با او حرف میزند. عطاالله رضوانی پس از این مکالمه تلفنی و بعد از ترک محل کشته میشود.
او که در اوایل انقلاب دانشجوی رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه علم و صنعت بود، پس از انقلاب فرهنگی به دلیل بهایی بودن از دانشگاه اخراج شد و دیگر هرگز به او اجازه اتمام تحصیلاتش داده نشد.
پسرخاله او "نوید اقدسی" درباره شخصیت آقای رضوانی به دویچهوله میگوید: «بدون هیچ پیشداوری شریف بودنشان و محبوببودنشان هم در بین بهاییهای شهر بندرعباس و هم در بین غیربهاییهای این شهر زبانزد بود. یعنی اصلاً مسلمان، سنی، شیعه، فرقی نمیکند. ایشان با همه رفتار بسیار دوستانه و محبتآمیز داشت و بسیارهم سرشناس بود. کارهای بهاییهای بندرعباس خیلی به ایشان ارجاع میشده، به صورت خودجوش. یعنی فرضاً یک بهایی کاری داشته، مثلاً مشکل مالی یا مشکل خانوادگی داشته، ایشان کارهایش را رفع و رجوع میکرد».
http://dw.de/p/19XEl
اشتراک در:
نظرات (Atom)




